WATCH DOGS نقد و بررسی

به ادامه مطلب مراجعه کنید.

فاصله طولانی مدتی از نسل هفتم تا چند ماه از آغاز رسمی عصر جدید بازی های ویدئویی برای معرفی  IPپر حاشیه کمپانی Ubisoft با عنوان Watch Dogs گذشت.عنوانی که پس از معرفی در مراسم E3  سر و صدای زیادی به پا کرد.آن چه که به نمایش در آمد،ساختاری به یاد ماندنی از یک اکشن شوتر ماجراجویانه همراه با المان های هک کردن سیستم های درونی شهر بود که باعث شد بسیاری از صاحب نظران از همان ابتدا این IP را یکی از موفق ترین و متفاوت ترین عناوین نسل هشتم بدانند.نویسندگی و کارگردانی این عنوان بر عهده Kevin Shortt و Jonnathan Morin می باشد.جاناتان مورین فرانسوی الاصل یکی از ارکان اصلی استودیوی Ubisoft Montreal است که در کارنامه اش عناوینی همچون سری  Prince of Persia  می درخشد،پس از مدت ها دوری از ساخت بازی محبوبش این بار با استودیویی دیگر و موتور گرافیکی جدید پا به عرصه صنعت بازی گذاشت تا با خلق تجربه ای جدید از یک عنوان Open World با بازی هم سبک یعنی GTA V به رقابت بپردازد.پس از تاخیر هفت ماهه در عرضه بازی،حال Watch Dogs منتشر شده و نظرات مختلف و بعضا ضد و نقیضی را هم دریافت کرده.آیا توانسته به رقابت با غول صنعت بازی یعنی GTA V بپردازد؟در ادامه به بررسی بازی خواهیم پرداخت.

داستان
خوش بختانه سیر داستان های رو به نزول عناوین Ubisoft با عرضه این عنوان متوقف شد تا بتوانیم پس از مدت ها داستان و پردازش زیبایی همراه با یک روایت غنی از داستانی جنایی را شاهد باشیم.شیوه داستانی این عنوان همانند عناوین برجسته Rockstar یعنی سری GTA به صورت کاملا AAA و زمان بندی به صورت جهان باز صورت می گیرد.

حوادث بازی از یک فرودگاه خصوصی برای همایش ویژه ای به نام Meloub  آغاز می گردد.مکانی ایده آل برای چند هکر غیر قانونی برای دسترسی به اطلاعات خصوصی و دستبرد به پول زیادی که توسط چندین شخصیت سرشناس شیکاگو به صورت الکترونیکی حمل می شود.در میان این هکرها شخصی به نام    Aiden Pearce  توانست با جعل عنوان به صورت مخفی به این مراسم راه یابد تا بتواند به سیستم بانک داری افراد پولدار رخنه کرده و پول زیادی را به جیب بزند.او در این ماموریت به همراه همکارش Damian  Brenks  در حال جابجایی اطلاعات بانکی در حساب خود بودند که توسط هکری دوجانبه و ناشناس هک می شوند.پس از لغو و خطا در پردازش عملیات،آیدن بر خلاف میل همکارش دیمین مجبور به رها کردن کار و فرار از صحنه جرم می شود.دیمین پس از این عملیات ناموفق و سپری کردن سال های زیادی در زندان برای کینه شخصی از آیدن،دست به استخدام یک آشوب گر جهت ترساندنش می شود.طی تصادفی سهمگین خواهر زاده آیدن به خاطر خطای گذشته اش در این راه کشته می شود.پس از گذشت 11 ماه از این حوادث شیکاگو یک سیستم اطلاعاتی جدید دیجیتالی به نام ctOS را اختراع می کند تا بتواند کل سیستم های مختلف شهری از جمله حمل و نقل،مترو،گاز و غیره را توسط یک سیستم کامپیوتری هدایت کند. آیدن پس از ماجرای گذشته اش 5 ماه در پی ساختن برنامه ای اطلاعاتی برای هک کردن سیستم ctOs بوده تا بتواند کل مجرای این سیستم را توسط یک گوشی موبایل هوشمند هدایت و برنامه ریزی نماید.او به همراه Jordi Chin یکی از مردان پر نفوذ شیکاگو سعی در بر هم ریختن نظم عمومی شیکاگو به صورت کامپیوتری داشتند تا بتوانند مسئول این قضایای پشت پرده را پیدا کرده و انتقام خود را به پایان برساند.

شاید در دیدگاه اول داستان را متشکل از یک کاریزمای کلیشه ای یاد کنیم و شخصیت های متفاوت این عنوان را به خاطر ظاهر های کلیشه ای خود مورد انتقاد قرار دهیم. اما پس از گذشت نیمی از روایت داستان و وارد شدن به بعد دوم داستان و حتی کشته شدن چند شخصیت اصلی باعث می شود ورق کاملا بازگردد و سبک و سیاق روایی داستان همچون سریال های تلویزیونی شود.

گرافیک

گرافیک و جلوه های ویژه بی نظیر همواره به صورت متفاوت در عناوین استودیوی Ubisoft Montreal دیده شده است.آخرین تجربه موفق این استودیو به Farcry 3 باز می گردد که توسط Dunia Engine  طراحی شد و عنوانی درخشان بود.شاید بتوان دلیل تاخیر های عناوین این استودیو را زمان بندی هایی که برای گرافیک اختصاص می دهند،قلمداد کرد تا بتوانند با بهینه کردن در گرافیک یک تغییر خوش رنگ و لعاب را ارائه دهند.عنوان Watch Dogs نیز از این قائده پیروی کرده است. هرچند باید گفت تغییر بسیار فاحشی به خاطر عرضه به صورت بین نسلی در گرافیک این IP شکل گرفت و در چند کنسول جزییات بازی و NPC ها به همراه فریم بازی متغیر ظاهر شد.اما باید متذکر شد که شاهد یک غول گرافیکی در سطح نسل هشتم بوده ایم.

بازی با موتور گرافیکی جدیدی به نام Distruped طراحی شده است.این موتور توسط Johnothan Morin ساخته و تکمیل شده.موتوری که ترکیبی از Dunia Engine و Anvil Next به همراه فاکتور های جدیدی در المان های گرافیکی می باشد.ویژگی های خاص Anvil Next توانست در ساخت انیمیشن های گرافیکی و Dunia نیز در پردازش جزییات دوردست موثر واقع شوند.البته باید اظهار داشت که المان های بی نظیری در نورپردازی و سایه گذاری ها به این موتور اضافه شده است. MDR(Map Dynamic Reflection) سیستمی انحصاری در خصوص نورپردازی به صورت متحرک می باشد که باعث می شود رنگ نور ها در بازتاب بر روی محیط بازی با توجه به تغییر ساعت دنیای بازی به صورت متفاوت و رنگ های نارنجی ملایم و یا حتی بنفش تغییر یابند که بسیار تحسین برانگیز است.با توجه به Open World بودن بازی،جزییات محیط و Object ها به حدی شلوغ و سرسام آور می شوند که سیستم های بازی در برخی از این لوکیشن ها توان پردازش را نداشته و منجر به Lag می شود. اما باید ذکر کرد که ساخت این جزییات توسط کارگردان تحسین برانگیز است. سایه ها به صورت صددرصد داینامیک و بدون چند ضلعی در هر Object  و NPC وجود دارد و با توجه به شرایط نورپردازی در ساعات مختلف بازی به زیبایی تغییر کرده و کش و قوس های واقع گرایانه ای خلق می کنند.

اما فاکتوری که در همه صحنه های بازی بیشتر خودنمایی می کند،جزییات بافت ها می باشد.از جزییات صورت و لباس شخصیت ها گرفته تا بافت های ساختمان ها به زیبایی طراحی شده اند.بافت های لباس و صورت هر شخصیت اصلی با جزییات بسیار بالا همراه با یک صد و شصت Polygon در یک راس صورت و بدن تعبیه شده که خود رکوردی در ساخت نقاط عریض و متحرک در گرافیک محسوب می شود.البته افت شدیدی از جانب بافت ها در بسیاری از مکان های محیط از جمله ساختمان ها و ریل های قطار صورت گرفته تا به نظر برسد که سازندگان در برخی از محیط ها گرافیک را نیمه کاره رها ساخته اند.

رکن اصلی گرافیک Watch Dogs که در واقع وجه تمایز بین نسخه های نسل هشتم و هفتم بازی هم هست،بخش فیزیک و انیمیشن بازیست.Watch Dogs از 178 انیمیشن مجزا برای شخصیت های اصلی و NPC ها بهره می برد.در یک لوکیشن کلی شاهد 7000 شخصیت فرعی هستیم که همگی شامل انیمیشن های مجزا هستند و در حین تجربه این عنوان نظاره گر Reaction های مختلفی از جمله پریدن،دویدن،راه رفتن و نگاه به اطراف در انیمیشن هستیم که البته این عوامل به خاطر حجم کم موتور گرافیکی باعث Lag های شدیدی در برخی صحنه ها می شود. طبق تجربه همه عناوین Ubisoft این عنوان نیز در تعبیه یک فیزیک مناسب عملکرد درخوری نداشته است و شاید مهمترین اشکال در گرافیک را شامل شده است.افکت های انفجار هیچ گاه واقع گرایانه جلوه داده نشده است و بازخورد ضربات اکشن مانند تصادف ماشین و یا برخوردها نیز هرگز دارای جزییات بالایی نبوده است.

باید اذعان داشت روند پیشروی گرافیکی این نسخه با توجه به موتور گرافیکی جدید بسیار متفاوت و تحسین برانگیز است و شبیه سازی قابل قبولی از شهری واقعی در دنیا را شاهد هستیم.اما هنوز یک قدم از برخوردها و بازبینی های یک شهر همانند شیکاگو فاصله دارد.Watch Dogs دستاورد های عظیمی در بحث تکنیکی دارد؛اما اشتباهات به ظاهر کوچکشان باعث شده تا نتوان آن را یک عنوان بی نقص به شمار آورد.

 

صداگذاری و موسیقی

کار ساخت موسیقی بازی بر عهده Brian Reitzell و Peter Connelly می باشد.برایان ریتزل عضو اصلی گروه مطرح Red Kross به همراه پیتر کانلی(او را با ساخت موسیقی معروف سری Tomb Raider می شناسیم)توانستند زوج موفقی برای ساخت موسیقی های این عنوان تشکیل دهند.ریتم های موسیقی این سری بر روی 23 ملودی در اجرای ساز های متفاوت تعبیه شده اند.ارکان اصلی آلات موسیقی برای ساخت موسیقی بازی را می توان به سازهای electronic خلاصه کرد.به طور اساسی تمامی این موسیقی ها بر پایه یک ژانر بسیار جدی نواخته شده اند.مهم ترین مشکل موسیقی WD کوتاه بودن ملودی ها و تکرار چندین باره ساز می باشد که رفته رفته روند خسته کننده ای را به خود می گیرد.

حضور صداپیشگان مطرحی مانند Noam Jenkins و  Aaron Douglasباعث شده تا دیالوگ ها بسیار جذاب و با افت و خیزهایی به صورت سینمایی ادا شوند.اما نکته عذاب دهنده در فاکتور صداگذاری نداشتن جزییات کلی صدای یک شهر شلوغ است و به خوبی صداهای دور دست شلوغی های شهر شنیده نمی شود.صدای شلیک گلوله ها در هنگام فعال شدن سیستم Focus خوب و متعادل است.اما در حالت معمولی این صداها به صورت ضبط شده از سلاح های دیگر شنیده می شوند و به نظر می رسد به صورت زنده شبیه سازی نشده است.اما صدای شخصیت ها از نزدیک کاملا شفاف و با جزییات شنیده می شوند.هرچند نمی توان روی صدای کلی شهر که یک ایراد اساسیت،سرپوش گذاشت.

 

گیم پلی

مبنای کلی گیم پلی WD بر روی مکانیزم هک می چرخد.هرگونه هدف،موضوع و شی خاصی که توسط سیستم ctOS هدایت می شود،به لطف ساخت برنامه هک اتصالی به این شبکه توسط آیدن قابل هک است.از دوربین های عمومی شهری و Web-Cam های خصوصی گرفته تا سیستم حمل و نقل مترو که با نگه داشتن یک دکمه دگرگون می شوند.شما می توانید با آیدن توسط یک گوشی هوشمند دوربین های کل شهری را هک کنید.ظریف ترین نکته این گیم پلی هک گونه مربوط به هک از طریق دوربین می شود. شما می توانید با این برنامه هک چندین سیستم مختلف را از طریق دوربین ها و بدون پا گذاشتن در آن لوکیشن ها هک نمایید.هک کردن سیستم حمل و نقل عبور و مرور برای ایجاد نقص و آشوب در حمل و نقل نقش به سزایی دارد.آیدن برای فرار از دست دشمنان و پلیس ها می تواند با زدن یک دکمه چراغ های راهنمایی و رانندگی را برای اختلال و تصادف بر روی دشمنان تغییر دهد و یک سانحه بزرگ را ایجاد کند.همچنین در برخی از صحنه ها می تواند با اختلال در سیستم گاز شهری چندین مکان را برای نابودی دشمنان منفجر کند.این بخش به طور کلی شامل Object هایی می شود که در کل شهر وجود دارند.از دیگر قابلیت های آیدن می توان به تعیین مشخصات شهروندان و نگاهی مختصر به اطلاعات شخصی شان از جمله اسم،گروه خون،شغل و سابقه و هک کردن مکالمات،شماره حساب شخصی و جزییات موبایل شخصی اشاره کرد.طی کردن این بخش خود دنیای بسیار کاملی را به همراه دارد.همچنین هک کردن سیستم مترو می تواند باعث حمل و نقل سریع یا Fast Travel با مشخص کردن مسیر آیدن در نقاط خطی متروی شهر شود.

بازی شامل 39 مرحله متفاوت بوده و در پنج فصل دسته بندی می شود.در بخش داستانی شاهد حدود چهل ساعت گیم پلی خواهیم بود.همچنین گیم پلی شامل مراحل فرعی یا Side Missions  هم می شود که به سه بخش Criminal Convoy-Gang Hidout و Fixer Contracts ها تقسیم می شود تا شما بتوانید تا حدود 100 ماموریت در دنیای شیکاگو باشید.با توجه به تفاوت های هک کردن در روند گیم پلی در هر مرحله شاهد تضادهای بی نظیری در روند گیم پلی هستیم که بر جذابیت آن می افزاید.هرچند باید اعتراف کرد که دنیای Watch Dogs آن عظمت دنیای GTA را ندارد و در مقایسه با آن بسیار محدودتر است.

بخش سلاح ها و امکانات آیدن بر روی یک نوار آنالوگی شکل تعریف شده است.از سلاح های متفاوت گرفته تا Gadget هایی با المان های هک که بسیاری از آن ها به مرور زمان Unlock می شوند.شما در بازی با انواع سلاح های گرم مانند ACM44 و یا pistol CM9MM کار خواهید کرد که بازی را علاوه بر یک محوریت هک گونه تبدیل به یک شوتر جذاب نیز می کند.بخش بسیار خوبی مشابه المان Tatoo در عنوان Farcry 3 نیز وجود دارد که باعث گشوده شدن توانایی های جدیدی برای آیدن می شود که Skill Points  نام دارد و به چند زیرشاخه از جمله ارتقا و باز کردن المانی جدید تقسیم می شوند.از مهمترین این توانایی ها می توان به المان های Focus,Way Jammer,Blackout و یا Hack Blocker اشاره داشت. سیستم Focus دقیقا حکم Bullet Time های عناوین مکس پین را دارد و باعث آهسته شدن محدود صحنه ها برای شلیک ها و هک هایی که در آن سرعت بسیار مهم است،می شود.شما می توانید برای لحظه ای کوتاه زمان را آهسته کرده و شلیک های خود را با دقت انجام دهید و یا هنگام سرعت داشتن درون ماشین با هک کردن سیستم های مختلف اختلالی را در بین تعقیب و گریز برای دشمنان ایجاد نمایید.سیستم Blackout باعث می شود تا برق شهری در یک منطقه از شیکاگو با زدن یک دکمه خاموش شود و دشمنان قادر به دیدن در شب نباشند. این سیستم اصولا در تاریکی شب کاربرد دارد. سیستم های Way Jammer و Hack Blocker نیز از مهمترین قابلیت ها برای دفع پلیس های مزاحم شیکاگو هستند.در بخش Hack Blocker می توانید تمامی موانع راه داری سیستم راهنمایی و رانندگی شیکاگو از جمله پل های متحرک و بلاکر ها  را برای تاخیر و نقص در تعقیب و گریز توسط پلیس هک کنید و در بخش Way Jammer قادر خواهید بود تا با فرستادن سیگنال های مخرب تمامی راه های ارتباطی پلیس را به مدت چند ثانیه تخریب کنید که منجر به فرار شما می شود.المان های سیستم های مبارزه و تعقیب و گریز در WD در سطح نامحدودی قرار دارند و باعث می شوند آزادی عمل بسیار بالایی را برای انتخاب و تجربه این المان ها داشته باشید.

سیستم دویدن و راه رفتن شامل انیمیشن های متفاوتی می باشد که باعث ایجاد هیجان در گیم پلی می شود.شما می توانید با یک دست شلیک کرده و در حالت Focus با دو دست این کار را انجام دهید. المان Free Run که از سری Assassin's Creed به جای مانده در این عنوان با تفاوت های ظاهری بسیار خوبی انتخاب شده اند و می توانید پرش های کاملا داینامیک و نرمی را در طول Free Run تجربه کنید.طیف کلی مبارزات بر روی یک منحنی بین مخفی کاری و آشوب های پر سر و صدا می گردد. همه مراحل را می توان به صورت کاملا مخفی کاری سپری کرد.سیستم کاور گیری و لحظات نابود کردن بی سر و صدا یا Knock Down همانند نسخه های اخیر سری Splinter Cell خلق شده اند.می توانید دشمن را بدون سر و صدا و پشت کاور بدون اینکه دیده شوید از پای در آورید.همچنین برای پیشروی به صورت مخفی کاری عوامل هک کردن در پیش روی شما وجود دارد.می توانید با ارسال سیگنال های به صورت پیامک به طور کلی دشمنانی که تلفن همراه با خود حمل می کنند را گمراه کرده و به راحتی از پای در آورید یا اینکه با هک کردن دستگاه هایی که در اطراف محیط ماموریت صدا ایجاد می کنند،دشمن را به سوی آن کشانده و بدون خونریزی از بین آنها عبور کنید.حالت بسیار کلاسیکی هم وجود دارد و آن هم نبردهای پر سر و صداست که باعث هیجان متفاوت و منحصر به فردی می شود که درصد درگیری و صدمات را بیشتر می کند.در طیف کلی دو بخش مبارزات شما هیجاناتی مثال زدنی را تجربه خواهید کرد.

بخش گیم پلی با تمام کم و کاستی های آن شامل المان هایی بسیار غنی است که برای اولین بار ترکیب این عامل را با یک شوتر جهان باز نظاره گر هستیم که در نوع خود بسیار موفق ظاهر شده و هرچند بی نقص نیست؛اما جاه طلبانه و جدید است و تلاش می کند تا حرف تازه ای برای گفتن داشته باشد.

 

نتیجه گیری

watch Dogs هم  با تمام کم و کاستی هایش عرضه شد و با توجه به بازتاب های مثبت و منفی برخی سایت ها،در مجموع عنوان بسیار خوبی است.البته با وجود مشکلات و نقص های کوچک اما مهم،باید این IP را نیز جزو عناوین Ubisoft که در تبلیغات بیش از اندازه بزرگ نمایی می شود دانست.آیا Watch Dogs برتر از GTA است؟مسلما نه.اما در جایگاه خود،یکی از عناوین موفق سال 2014 می باشد.